آيه صلوات و درود

نويسنده: حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)
منبع : سايت بلاغ
در آيه 56 سوره احزاب مى‏خوانيم: ان الله و ملائكته يصلون على النبى يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما:«خداوند و فرشتگانش بر پيامبر (ص) درود مى‏فرستند، اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بر او درود بفرستيد و سلام بگوئيد و در برابر فرمانش تسليم باشيد».
در اين آيه مقام پيامبر اسلام (ص) به عاليترين وجه ترسيم شده است، چرا كه هم خداوند متعال و هم تمام فرشتگان مقرب او بر پيامبر درود مى‏فرستند و هم دستور داده شده است همه مؤمنان بدون استثنا بر او رحمت و درود و سلام بفرستند.
چه مقامى از اين بالاتر؟ و چه عظمتى از اين بيشتر ؟
درست است كه در اين آيه، سخنى از آل پيامبر (ص) به ميان نيامده است، ولى در روايات بسيارى مى‏خوانيم كه وقتى اصحاب و ياران از حضرتش سوال كردند: چگونه درود و صلوات و سلام بر شما بفرستيم، پيغمبر اكرم (ص) «آل» را در كنار خود قرار داد وتمام رحمت و درودى كه از خداوند براى او تقاضا مى‏شد، براى «آلش» نيز تقاضا مى‏شد، اين قرينه است بر اينكه صلوات و درود خداوند و ملائكه نيز تعميم دارد، هم شامل پيامبر (ص) و هم شامل «آل» او مى‏شود، و اين يك مساله ساده نيست، بلكه نشان مى‏دهد كه آنها مقاماتى دارند تالى پيغمبر (ص) و مأموريتى دارند در جهاتى شبيه مأموريت او، و گرنه اين همه مقام تنها به خاطر خويشاوندى، غير ممكن است اكنون به سراغ بخشى از اين رويات كه در معروفترين منابع اهل سنت آمده است، مى‏رويم .
- در«صحيح بخارى» از «ابو سعيد خدرى» نقل شده است كه ما عرض كرديم:«اى رسول خدا! سلام بر تو معلوم است، چگونه صلوات بر تو بفرستيم»؟فرمود:قولوا اللهم صل على محمد عبدك و رسولك كما صليت على ابراهيم، و آل ابراهيم و بارك على محمد و على آل محمد كما باركت على ابراهيم:«بگوئيد خداوندا درود بفرست بر محمد بنده‏ات و رسولت همان گونه كه درود بر ابراهيم و آل ابراهيم فرستادى، و بركت بفرست بر محمد و بر آل محمد، آن گونه كه بركت فرستادى بر ابراهيم».(1)
در همان كتاب و همان صفحه اين حديث به طور كاملترى از «كعب بن عجره» (يكى از صحابه معروف) نقل مى‏كند كه به رسول خدا عرض كردند: چگونگى سلام بر تو را دانسته‏ايم، اما صلوات برتو چگونه بايد باشد؟ فرمود: اللهم صل على محمد وعلى آل محمد كما صليت على آل ابراهيم انك حميد مجيد، اللهم بارك على محمد و على آل محمد كما باركت على آل ابراهيم انك حميد مجيد.(2)
توجه داشته باشيد كه بخارى اين احاديث را در ذيل آيه شريفه ان الله و ملائكته... ذكر مى‏كند.
- در «صحيح مسلم» كه دومين منبع حديث معروف برادران اهل سنت است از «ابى مسعود انصارى» نقل شده كه پيامبر (ص) نزد ما آمد و ما در مجلس «سعد بن عباده» بوديم، «بشير» فرزند «سعد» عرض كرد: «اى رسول خدا، خداوند به ما دستور داده بر تو صلوات بفرستيم، چگونه بر تو صلوات بفرستيم؟ پيامبر (ص) نخست سكوت كرد، سپس فرمود بگوئيد: الهم صل على محمد وعلى آل محمد كما صليت على آل ابراهيم، بارك على محمد و على آل محمد كماباركت على آل ابراهيم فى العالمين انك حميد مجيد.(3)
- در تفسير «الدرالمنثور» كه معروفترين تفسير روانى است همان روايت ابو سعيد خدرى را از «بخارى» و «نسائى» و «ابن ماجه» و«ابن مردويه» از پيغمبر اكرم (ص) نقل مى‏كند.(4).
و در همان كتاب عبارت «ابو مسعود انصارى» را از ترمذى و نسائى نقل كرده است (5).
و عين اين مضمون را نيز با مختصر تفاوتى از «مالك»،و «احمد »و «بخارى» و «مسلم» و «ابوداود» و «نسائى» و «ابن ماجه» و«ابن مردويه» و از «ابواحمد ساعدى» نقل مى‏كند.(6)
«حاكم نيشابورى» در المستدرك على الصحيحين از ابن ابى ليلى نقل مى‏كند كه «كعب بن عجره» مرا ملاقات كرد و گفت: آيا هديه‏اى به تو بدهم كه از پيامبر (ص) شنيدم؟!
گفتم: آرى هديه كن، گفت: از رسول خدا (ص) سوال كرديم: چگونه بر شما اهل بيت (ع) صلوات بفرستيم؟ فرمود: اللهم صل على محمد و على آل محمد كما صليت على ابراهيم و على آل ابراهيم انك حميد مجيد اللهم بارك على محمد و على آل محمد كما باركت على ابراهيم و على آل ابراهيم انك حميد مجيد .
سپس حاكم نيشابورى كه بناى او بر اين است احاديثى را ذكر كند كه در صحيح بخارى و مسلم نيست، مى‏گويد: اين حديث را با همين سند و الفاظ، بخارى از «موسى بن اسماعيل» در كتاب خود نقل كرده، و اگر من آن را در اينجا تكرار كردم به خاطر آن است كه معلوم شود اهل بيت و آل همه يكى هستند (بايد توجه داشت كه حاكم اين حديث را بعد از حديث «كساء»كه در آن تصريح شده اهل بيت من على و فاطمه (حسن و حسين (ع) هستند نقل كرده است).(7)و اين يك تعبيز پر معنى است .
سپس «حاكم» به دنبال آن، حديث ثقلين و به دنبال آن، حديث ابوهريره را نقل مى‏كند كه پيامبر (ص) نگاه به على (ع) و حسن و حسين (ع) كرد و فرمود: انا حرب لمن حاربكم وسلم لمن سالمكم: «من با هر كس كه به شمااز در جنگ در آيد، اعلان حنگ مى‏دهم، وبا هر كس كه با شما در صلح باشد در صلحم».(8)
«محمد بن جرير طبرى» نيز در تفسير خود در ذيل همين آيه، روايت فوق را با كمى تفاوت از «موسى بن طلحه» از پدرش نقل كرده است، و در روايت ديگرى همان را از «ابن عباس» روايت كرده، و در روايت سومى از زياد و ابراهيم و در روايت چهارم از «عبدالرحمن بن بشربن مسعود انصارى».(9)
«بيهقى» نيز در كتاب معروف «سنن» روايات متعددى در اين زمينه نقل كرده كه بعضى از آنها وظيفه مسلمانان را در موفع نماز، و هنگام تشهد روشن مى‏سازد، از جمله در حديثى از «ابى مسعود عقبّه بن عمرو» نقل مى‏كند كه مردى آمد و خدمت پيامبر (ص) نشست، و مانيز نزد او بوديم، عرض كرد، اى رسول خدا! كيفيت سلام بر تو را مى‏دانيم ولى هنگامى كه نماز مى‏خوانيم چگونه بر تو صلوات بفرستيم؟ پيامبر (ص) سكوت كرد تا آنجا كه ما فكر كرديم اى كاش اين مرد چنين سؤال را نمى‏كرد سپس فرمود: اذا انتم صليتم علىّ فقوالوا للهم صل على محمد النبى الامى و على آل محمد، كما صليت على ابراهيم وعلى آل ابراهيم و بارك على محمد النبى الامى و على آل محمد كما باركت على ابراهيم و على آل ابرهيم انك حميد مجيد.
سپس از ابو عبدالله شافعى نقل مى‏كندكه اين حديث صحيحى است كه درباره صلوات فرستادن بر پيغمبر (ص) در نمازها سخن مى‏گويد.(10)
«بيهقى» احاديث متعدد ديگرى نيز در زمينه چگونگى صلوات بر پيامبر اكرم (ص) به طور مطلق يا درنماز آورده مخصوصا در حديثى از «كعب بن عجره» از پيغمبر اكرم (ص) نقل مى‏كند كه: انه كان يقول فى الصلوة: اللهم صل على محمد و آل محمد كما صليت على ابراهيم و آل ابراهيم و بارك على محمد و آل محمد كما باركت على ابراهيم و آل ابراهيم انك حميد مجيد: پيامبر (ص) در نماز خود چنين مى‏فرمود:اللهم صل على محمد وآل محمد كما صليت...(11)
از اين حديث روشن مى‏شود كه حتى خود پيغمبر در نمازهايش اين صلوات را مى‏فرستاد.
«بيهقى» در ذيل يكى از رواياتى كه در آن سخن از نماز به ميان نيامده است مى‏گويد: اين روايت نيز ناظر به حال نماز است زيرا جمله قد علمنا كيف نسلم: «ما مى‏دانيم چگونه سلام بر تو بفرستيم» اشاره به سلام در تشهد است (السلام عليك ايها النبى و رحمة الله و بركاته) بنابراين مراد از صلوات نيز همان فرستادن صلوات در تشهد است.(12)
به اين ترتيب مسلمانان مأمورند همان گونه كه به عقيده تمام فرق مسلمين سلام بر پيغمبر را به صورت السلام عليك ايها النبى و رحمة الله در تشهد نماز بگويند مأمورند كه صلوات بر پيغمبر (ص) را نيز در تشهد بگويند.
هر چند در ميان مذاهب چهارگانه اهل سنت در اينجا مختصر اختلافى ديده مى‏شود شافعى‏ها و حنبلى‏ها مى‏گويند صلوات بر پيامبر (ص) در تشهد دوم واجب است در حالى كه مالكى‏ها و حنفى‏ها آن را سنت مى‏دانند(13) ولى طبق روايات فوق بر همه واجب است .
به هر حال كتابهايى كه روايات مربوط به صلوات بر محمد وآل محمد (ص)(به طور مطلق يادر خصوص تشهد نماز) در آن نقل شده بيش از آن است كه در اين مختصر بيان شد، آنچه در بالا آمد، نمونه‏اى از اين روايات و اين كتب است، اين روايات را گروهى ازصحابه مانند ابن عباس، طلحه، ابو سعيد خدرى، ابوهريره، ابو مسعود انصارى، بريده، ابن مسعود، كعب بن عجره ، و شخص على (ع) نقل كرده‏اند .
نكته‏اى كه مايه شگفتى است اين است كه دانشمندان اهل سنت - على رغم اين همه تاكيداتى كه در روايات پيامبر (ص) نسبت به اضافه كردن «آل محمد» وارد شده، هميشه (جز در موارد بسيار نادر) آل محمد را حذف مى‏كنند و مى‏گويند: صلى الله عليه و سلم
و از آن عجيبتر اينكه: در كتب حديث حتى در ابوابى كه روايات فوق در مورد اضافه كردن آل محمد (ص) نقل مى‏شود هنگامى كه نام پيامبر (ص) را در لابلاى همين احاديث ذكر مى‏كنند، مى‏گويند «صلى الله عليه و سلم» (بدون اضافه ال» و مانمى دانيم چه عذرى در پيشگاه پيامبر (ص) در اين مخالفت صريح با دستور آن حضرت دارند؟
مثلا بيهقى در عنوان همين باب مى‏نويسد «باب الصلوة على النبى صلى الله عليه و سلم فى التشهد»و همچنين در بعضى ديگر از منابع معروف حديث .
انتخاب اين عنوان خواه از سوى مؤلفان اين كتب باشد و يا محققان بعد، با توجه به آنچه در ذيل آن آمده بسيار عجيب و متناقض است .
اين بحث را با دو حديث ديگر پايان مى‏دهيم :
- ابن حجر در صواعق چنين نقل مى‏كند كه رسول خدا (ص) فرمود: لا تصلوا على الصلاة البتراء قالوا و ما الصلاة البتراء، قال: تقولون: اللهم صل على محمد و تمسكون، بل قولوا اللهم صل على محمد و آل محمد:«هرگز بر من صلوات بريده و ناقص نفرستيد، عرض كردند صلوات بريده و ناقص چيست؟ فرمود: اينكه بگوئيداللهم صل على محمد و امساك كنيد وادامه ندهيد بلكه بگويد :اللهم صل على محمد وال محمد.(14)
اين حديث نشان مى‏دهد كه حتى كلمه على نبايد ميان محمد وآل محمد جدايى يبفكند بايد گفت اللهم صل على محمد وآل محمد.
- سمهودى در الاشراف على فضل الاشراف از ابن مسعود انصارى نقل مى‏كند كه رسول خد (ص) فرمود: من صلى صلاة لم يصل فيها علىّ و على اهل بيتى لم تقبل: «كسى كه نمازى بخواند كه در آن بر من و بر اهلبيتم صلوات نفرستد نمازش قبول نيست». (15)
و ظاهرا امام شافعى در آن شعر معروفش ناظر به همين روايت است كه مى‏گويد:
«اى اهل بيت رسول الله محبت شما ،از سوى خداوند در قرآن واجب شده است .
در عظمت مقام شما همين بس است كه هر كس بر شما صلوات نفرستد نمازش باطل است.(16) آيا كسانى كه چنين مقامى را دارند كه نامشان در كنارنام پيامبر (ص) در نمازها به عنوان يك فريضه الهى بايد ذكر شود مى‏توان همسنگ ديگران شمرد، و با وجود آنان جايى براى غير آنان در مساله ولايت و امامت و جانشينى پيامبر (ص) باقى مى‏ماند؟ كدام فرد منصف مى‏تواند ديگران را بر آنان با اين همه مقام فضيلت ترجيح دهد؟ آيا اينها همه بطور مستقيم مسئله ولايت و خلافت را روشن نمى‏سازد؟ داورى باشماست .

پی نوشت:

1- صحيح بخارى، ج 6، ص 151 (طبع دارالجيل بيروت).
2- همان مدرك.
3- صحيح مسلم، ج 1، ص 305، حديث 65 (طبع احياء تراث العربى، بيروت).
4- الدرالمنثور، ج 5، ص 217.
5- همان مدرك.
6- الدرالمنثور، ج 5، ص 217.
7- المستدرك على الصحيحين، ج 3، ص 148.
8- همان مدرك،ص 149.
9- تفسير جامع البيان (طبرى)، ج 22، ص 32 (چاپ دارالمعرفه بيروت).
10 سنن بيهقى، ج 2، ص 146 و 147.
11 همان مدرك، ص 147.
12 سنن بيهقى، ج 2، ص 147.
13- الفقه على المذاهب الاربعه، ج 1، ص 266 (طبع دارالفكر).
14- صواعق، صفحه 144.
15- سمهودى در الاشراف، ص 28 (مطابق نقل احقاق الحق، ج 18، ص 310).
16- در كتاب نفيس الغدير انتساب اين اشعار را به امام شافعى از «شرح المواهب زرقانى» ج 7، ص 7و جمعى ديگر آورده است .